هنری دیوید ثورو – Henry David Thoreau

ساخت وبلاگ
هنری دیوید ثوروهنری دیوید ثورو

هنری دیوید ثورو – فیلسوف آنارشیست آمریکایی بود که بیشتر برای یکی از کتاب‌هایش به نام والدن شناخته شده‌است

چکیده

او نظریه‌پرداز نافرمانی مدنی و یکی از مهم‌ترین چهره‌های نظریه تعالی و عشق به بدویت- سراسر زندگی کوتاهش را در کونکورد در ایالت ماساچوست گذراند.شهرت وی که البته پس از حیات وی اتفاق افتاد به دلیل مقاله نافرمانی مدنی اوست. شخصیت‌هایی چون ماهاتما گاندی- مارتین لوتر کینگ و لیون تولستوی تحت تاثیر این مقاله قرار گرفته‌اند.

وی عقیده توماس جفرسون را در مورد حکومت قبول داشت:

– آن حکومتی بهتر است که کمتر حکومت کند.

زندگینامه هنری دیوید ثورو

هنری دیوید ثورو- نویسنده و فیلسوف آمریکایی در 12 ژوییه 1817 در کنکورد ماساچوست به دنیا آمد. پدر او کارخانه مداد داشت. ثورو از 1833 تا 1837 در دانشگاه هاروارد تحصیل کرد. مدت کوتاهی به عنوان معلم مشغول به کار بود- اما از این کار دست کشید. در 1838 همراه با برادر خود یک مدرسه خصوص تاسیس کرد. در 1842 و با مرگ برادر-‌ مدرسه هم تعطیل شد. سپس با رالف والدو امرسون آشنا شد و حتی مدتی در خانه او زندگی کرد. تحت‌تاثیر امرسون-‌ عقایدی اصلاح‌طلبانه یافت. در 4 ژوییه 1845 که روز استقلال آمریکا هم بود- ‌به کلبه‌ای نقل مکان کرد که خود ساخته بود و در زمینی قرار داشت که متعلق به امرسون بود. دو سال در تنهایی و استقلال در آنجا زندگی کرد-‌ اما منزوی نبود.

ثورو روز 23 ژوییه 1846 را به دلیل بدهی‌های مالیاتی در زندان سپری کرد. سپس آزاد شد و بدهی او پرداخته شده بود. معلوم نگردید که چه کسی بدهی او را پرداخت کرده است. تحت‌تاثیر این یک روز در زندان-‌ سخنرانی‌های زیادی کرد و مقاله در باره وظیفه نافرمانی علیه دولت را نوشت که الهام‌بخش ماهاتما گاندی و مارتین لوتر کینگ در مبارزه بدون خشونت آنها شد.

از 1849 مخارج زندگی خود را از راه نقشه‌برداری و سخنرانی‌های مختلف تامین می‌کرد. در عین حال همواره مخالفت خود را با بی‌عدالتی‌های اجتماعی و برده‌داری اعلام می‌نمود.

مرگ هنری دیوید ثورو
هنری دیوید ثورو در 6 ماه مه 1862 در ابندا از دنیا رفت.

آثار هنری دیوید ثورو
– گردش‌ها

– مقالات سیاسیثورو

– والدن

– یادداشت‌های روزانه

هنری دیوید ثورو

با هنری دیوید ثورو بیشتر آشنا شویم :

هنری دیوید تورو- Henry David Thoreau – یکی از متفکرین اجتماعی قرن نوزدهم جامعه آمریکاست. در زمان حیات او دولت آمریکا قانون استرداد برده های فراری را به مورد اجرا گذاشت که بر طبق آن ایالات شمالی مجبور بودند برده های فراری پناهنده را به ایالات جنوبی تسلیم کنند. تورو که فردی بسیار آزادیخواه و انسان دوست بود با این عمل دولت آمریکا و نیز جنگ با مکزیک که همان ایام روی داده بود به شدت به مخالفت برخاست.

در این مورد رساله کوچکی به نام نافرمانی مدنی -Civil Disobedience-نوشت و نقطه نظر های فلسفی خود را در باره وظیفه افراد اجتماع در قبال دستورات ظالمانه و غیر انسانی دولت ها و حدود اختیار دولت بر مردم بیان داشت. این رساله چند سال بعد از مرگ تورو مورد توجه قرار گرفت و امروزه در شمار نوشته های ارزشمند بشمار می آید.

نافرمانی مدنی بکلی با رفتار وعمل یاغیان و گردنشان متفاوت است. فقط وقتی به نافرمانی مدنی متوسل باید شد که همه راه ها و وسایل مسالمت آمیز و مذاکرات قادر به رفع ظلم و تجاوز دولت به حقوق انسانی نباشد.

در این مورد تورو می گوید: -خواهان ستیزه با هیچ انسان و ملتی نیستم و میل ندارم میان افراد تفرقه و جدایی بیافکنم. نمی خواهم خود را بهتر از دیگران جلوه دهم. همیشه می کوشم بهانه ای بیابم تا مطابق قوانین کشور رفتار کنم- ولی حقیقت این است که نمی خواهم سرسری خود را آماده قبول پیروی از هر نوع قانونی بکنم. واقعیت این است که دلایلی در دست دارم که در این باره مشکوک باشم. هرسال که موقع وصول مالیات می رسد- مایلم اعمال و وضع دولت مرکزی و ایالات و وضع مردم رامورد بررسی قرار دهم تا بهانه ای بیابم که برطبق قوانین و مقررات رفتار کنم و اعمال خویش را با آنها هماهنگ نمایم.-

او به آزادی و استقلال و حرمت فرد بسیار اهمیت می دهد و براین باور است که -تا دولت فرد را بعنوان یک نیروی عالی مستقل- نیرویی که همه قدرت دولت از او ناشی می شود- نشناسد و با وی رفتاری شایسته و در خور انسان نداشته باشد هرگز ملتی واقعا آزاد و روشنفکر پدید نخواهد آمد-. -بهترین حکومت جز وسیله نیل افراد به هدف ها و مقاصدخویش چیز دیگری نیست- اما اکثر حکومت ها نوعا مانع این مقصود می باشند.-

تورو همانند همه متفکرین دوران مدرن رابطه دولت و مردم را رابطه ای بر اساس قرارداد دوطرفه می داند که برای سامان اجتماع و تامین عدالت در جامعه به وجود می آید و مردم بخشی از حقوق و اختیارات خود را به نهادی به نام دولت برای مدتی واگذار می کنند. مسیولیت و وظیفه دولت خدمت به مردم از راه تامین امنیت و عدالت و جلوگیری از تجاوز چه ازجانب افراد داخلی و چه مهاجمین خارجی است تا مردم در چنین محیطی بتوانند از آزادیهای خود بهره مند شوند و به پیشرفت و شکوفایی استعدادهای خود و دستیابی به زندگی مرفه و آبرومند برسند.

وظیفه مردم نیز اطاعت از حکومتی است که آن امکانات را با وضع قوانین عادلانه فراهم می کند. در جامعه اگر فردی مسیولیت خود را نادیده بگیرد و مرتکب خلاف و یا جرم شود دولت او را مجازات و زندانی می کند- یعنی دیگر مسیولیت حفظ آزادی آن فرد متخلف را برای انجام فعالیت های دلخواهش را ندارد- و بلکه وظیفه دارد او را مجازات کند.

به همین نحو- اگر حکومت نیز از قرار داد و وظایف و مسیولیت هایش در قبال مردم تخطی کند و به تذکرات مردم برای اصلاح سریع تخلفات بی توجهی نماید و از مسند قدرت نیز کناره نگیرد و بکوشد با خشونت و اعمال قدرت حکومت خود را تداوم بخشد- مردم هم که طرف دیگر قرارداد هستند اخلاقا مسیولیت اطاعت از چنین حکومت ستمگر و متخلفی را ندارند- و بلکه وظیفه دارند با نافرمانی مدنی مانع کمک به بقای آن حکومت شوند.

تورو می گوید: -دولت هیچ حق مشروع و بی خدشه و بی نقصی در باره فرد جز آنچه فرد به او می دهد ندارد. -به نام فرد تابع حکومت خواهان آن نیستم که اساس دولت فوری لغو گردد و برافتاده شود- ولی خواهان آنم که فوری دولت بهتری تشکیل شود.-

اینچنین بود که هنری دیوید تورو مرد درونگرایی که در جنگل های اطراف گنکورد در ماساچوست زندگی می کرد و هر روز هم جزییات رشد گیاهان و مهاجرت پرندگان را در دفتر یادداشتش می نوشت آنچنان شد که چهره هایی مثل مهاتما گاندی- مارتین لوترکینگ و لیو تولستوی- او را الگوی خود قرار دادند.

منبع : 

راویان

کلوب

ویکی پدیا

انجمن اجتماع اندیشه - تمامی انجمن‌ها ]...
ما را در سایت انجمن اجتماع اندیشه - تمامی انجمن‌ها ] دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : piuc بازدید : 149 تاريخ : پنجشنبه 29 تير 1396 ساعت: 13:16