سالوادور دالی – Salvador Dali

ساخت وبلاگ
سالوادور دالیسالوادور دالی

سالوادور دالی با نام کامل سالوادور فلیپه ژاسینتو دالی دومنک – نقاش فراواقع‌گرای اسپانیایی بود- دالی طراحی ماهر بود که بیشتر به خاطر خلق تصاویری گیرا و خیالی در آثار فراواقع‌گرایش به شهرت رسید- مهارت وی در نقاشی اغلب به تاثیر نقاشان رنسانس نسبت داده می‌شود

زندگی سالوادور دالی

سالوادور دالی یا Salvador Felipe Jacinto Dali در 11 ماه مه سال 1904 میلادی در شهر کوچکی به نام Figueras در منطقه کاتالونیای اسپانیا نزدیک به مرز فرانسه به دنیا آمد. برادر بزرگتر دالی به‌نام سالوادور -زاده ۱۲ اکتبر ۱۹۰۱- ۹ ماه قبل از تولد وی به دلیل بیماری التهاب روده و معده در ۱ اوت ۱۹۰۳ از دنیا رفت. پدرش- -سالوادور دالی ای کاسی- وکیل و دفترداری از طبقه متوسط بود که قوانین و انضباط سخت‌گیرانه او در خانه توسط همسرش ملایم شده بود و در حقیقت -فلیپا دومنک فریس- مادر دالی تنها کسی بود که تلاش‌ها و زحمات هنری پسرش را تشویق می‌کرد.میگویند که پدر سالوادور مردی بسیار مستبد بوده و حتی او را مسبب مرگ برادر بزرگتر سالوادور که او هم سالوادور نامیده میشد میدانند. بعد از مرگ او مادر و پدر سالودر لباس های این برادر بزرگتر را به تن سالوادور کرده و اسباب بازیهای او را نیز به سالوادور داده و با او انچنان رفتار میکردند که گوییا برادر بزرگتر میباشد که پس از مرگ زندگی مجدد یافته و به جهان باز گشته است.

والدین دالی هنگامی که پسرشان پنج سال بیشتر نداشت وی را سر قبر برادرش بردند و به او گفتند که روح برادرش در جسم او حلول کرده‌است که وی آن را باور کرد. دالی در مورد برادرش گفته‌بود: -ما- شبیه به یکدیگریم مانند دو قطره آب- اما بازتابی متفاوت داریم. او احتمالا اولین نسخه من بود اما بیش از حد در کمال تصور شد.- او همچنین خواهری به‌نام آنا ماریا داشت که ۳ سال از دالی کوچکتر بود.

سالوادور دالیسالوادور دالی

سالوادور در زمانی که هنوز دانش اموز بود تحت تاثیر بعضی نقاشی ها و تابلوها که میدید قرار گرفت که از ان میان میتوان از نقاشی های Angelus de Millet که کپی انها را دیده بود نام برد.
همچنین هر بار که از پنجره مدرسه به مناظر خارج نگاه میکرد درخت های سرو را میدید که در اغلب اثارش دیده میشوند.
سالوادور توسط یکی از دوستان پدرش به نام Pepito Pixtot که برادرش رامون Ramon نقاش امپرسیونیست بود و در پاریس زندگی کرده و پیکاسو نیز او را میشناخت تشویق میشد.
اما توجه سالوادور از امپرسیونیسم به تحقیق در مورد رنگها کشیده شد.
در تابستان سال 1918 و در سن 14 سالگی سالوادور دالی اولین تابلوهایش را در نمایشگاه هنرمندان محلی در تیاتر شهر فیگراس به نمایش گذاشت. در سال 1922 به دانشکده هنرهای زیبای مادرید راه یافت. در سال 1925 در ابتدا تحت تاثیر futurisme و سپس cubisme قرار گرفت.
اما در همین سال به دلیل نداشتن دیسیپلین به مدت یکسال از تحصیل محروم شد و در همین زمان بود که تحت تاثیر فوتوریست های ایتالیایی منجمله Eugène Carriere قرار گرفت. در همین زمان بود که به کشیدن نقاشی های کوبیسم خود در اطاقش پرداخت.
سالوادور دال به دنبال سبکی میگشت تا بهتر بتواند انچه را که در اعماق روحش حس میکرد نشان دهد. در نوامبر 1925 اولین نمایشگاه شخصی سالوادر دالی در گالری دالامو در بارسلون برگزار شد.
در اوریل 1926 در پاریس پیکاسو را که بسیار تحت تاثیر تابلوهای سالوادور دال قرار گرفته بود ملاقات کرد  و در همین سال بود که درست یک هفته قبل از امتحانات پایان تحصیل که منجر به گرفتن مدرک تحصیلی او از دانشکده هنرهای زیبا میشد دانشکده را ترک کرد.در سال 1927 به خدمت سربازی رفت.

در سال 1931 برای بار دوم در شهر پاریس تابلوهای خود را به نمایش گذاشت. ابتدای موفقیت او در سال 1932 در امریکا و بعد از نمایش تابلوهایش در هارتفورد و نیویورک بود. در دسامبرهمین سال اولین کتاب خود را نام الاغ فاسد که در ان به شرح پایه و اساس روش انتقادی مالیخولیایی خود پرداخته بود منتشر کرد.
در سال 1938 فروید را ملاقات کرد و نقاشی های هم از فروید کرده است. او میگفت مدل من یعنی فروید کله اش مثل حلزون میماند.
و به فروید میگوید : فرق من و یک دیوانه در اینست که من دیوانه نیستم.
بعدها سالوادور دالی ا ز پاریس به ایلات متحده امریکا رفته و به خلق اولین جواهراتش پرداخت که از میان انها میتوان از قوی لدا و یا قلب شاهانه نام برد.

سالوادور دالیسالوادور دالی

دالی در سال ۱۹۴۹ تصمیم گرفت تا بقیه عمر خود را در کاتالونیای محبوبش زندگی کند. این تصمیم او در انتخاب اسپانیا به عنوان محل زندگی در زمانی که تحت سلطه فرانکو دیکتاتور اسپانیا بود- نکوهش‌های گسترده‌ای در میان منتقدین هنری ایجاد کرد. این انتقادات به حدی بود که موجب کنار گذاشتن بعضی از آثار دالی از نمایشگاه‌های معتبر احتمالا نه به دلیل ارزیابی ارزش هنری آن‌ها بلکه مسایل سیاسی شد. در ۱۹۵۹- آندره برتون نمایشگاهی با نام -بیعت با سورریالیسم- به مناسبت تجلیل از چهلمین سالگرد سورریالیسم تدارک دید که در آن آثاری از سالوادور دالی- خوان میرو- انریکی تابارا و یوگنیو گرانل به نمایش گذاشته شده‌بود. یک سال بعد- برتون به شدت به انتقاد از ورود تابلوی -مریم مقدس سیستین- دالی به نمایشگاه بین‌المللی فراواقع‌گرایی در نیویورک پرداخت.

دالی در سال‌های پایانی زندگی حرفه‌ای‌اش- خود را محدود به نقاشی نکرد و بسیاری از کارها و اعمال رسانه‌ای جدید و غیرمنتظره را تجربه کرد. او آثاری در بولتیسم به‌وجود آورد و در زمره پیشگامان استفاده از تمام‌نگاری به شیوه‌ای هنری بود. او در تعدادی از کارهایش از خطای دید نیز استفاده کرد. در سال‌های پایانی عمر دالی- هنرمندان جوانی نظیر اندی وارهول به تقدیر از تاثیر آثار وی بر پاپ آرت پرداختند. دالی همچنین علاقه زیادی به علوم طبیعی و ریاضیات داشت. این علاقه در تعدادی از کارهای دالی به وضوح قابل مشاهده‌است- به‌ویژه آثاری که در دهه ۱۹۵۰ -میلادی- با کاربرد شاخ کرگدن در آن‌ها کشیده شده‌اند که اشاره به هندسه ایزدی در خلقت -شاخ کرگدن بر طبق مارپیچی لگاریتمی رشد می‌کند- و نجابت -دالی کرگدن را به مریم باکره مرتبط کرده‌بود- داشت. دالی علاوه براین به‌شدت مجذوب دی‌ان‌ای و تسرکت -همتای چهاربعدی یک مکعب- بود. به عنوان نمونه یک تسرکت تانشده در نگاره -مصلوب کردن- ثبت شده‌است.

دوره پس از جنگ جهانی دوم برای دالی همراه با نشان‌هایی از استعداد سرشار هنری و علاقه وی به مباحثی در خطای دید- علم و مذهب بود. او این دوران را با الهام از واقعه هیروشیما و آموزه‌های کاتولیک- -عرفان هسته‌ای- نامید. در نگاره‌هایی مانند -مریم مقدس پورت لیگات- -نسخه اول- به سال ۱۹۴۹ و -مصلوب کردن- به سال ۱۹۵۴- دالی سعی در ترکیب پیکرنگاری مسیحی با تصاویری از تجزیه مادی با الهام از فیزیک هسته‌ای داشت. -عرفان هسته‌ای- در آثاری مانند -گاره دی پرپینان- به سال ۱۹۶۵ و -گاوباز توهم‌زا- که در خلال سال‌های ۱۹۶۸–۱۹۷۰ خلق شد- کار شده‌است. در سال ۱۹۶۰- دالی شروع به کار بر روی -موزه و تیاتر دالی- در شهر زادگاهش فیگویرس کرد- این بزرگترین پروژه مستقل دالی بود که تمرکز اصلی وی را تا سال ۱۹۷۴ به خود جلب کرد. او همچنان تا میانه‌های دهه ۱۹۸۰ بر افزونه‌هایی برای این مجموعه کرد.

در ۱۹۶۸- دالی تبلیغی تلویزیونی برای شکلات لانوین ساخت و در ۱۹۶۹ برای یک شرکت آب‌نبات‌سازی اسپانیایی- لوگو طراحی کرد. همچنین- در این سال دالی مسیول تبلیغات مسابقه آواز یوروویژن بود و مجسمه‌ای فلزی عظیمی ساخت که بر روی صحنه کنسرت در مادرید قرار داده‌شد.

در برنامه‌ای تلویزیونی با نام -دالی کثیف: یک نظر شخصی- که در ۳ ژوین ۲۰۰۷ از شبکه ۴ تلویزیون انگلستان پخش شد- منتقد هنری بریان سول به شرح آشنایی‌اش با دالی در اواخر دهه -۱۹۶۰ میلادی- پرداخت که شامل خوابیدن در حالت جنینی بدون شلوار در بغل مجسمه‌ای از مسیح و در حال خودارضایی برای دالی بود که خود را مشغول عکس‌برداری نشان می‌داد در حالی که با دست شلوار خود را لمس می‌کرد.

در ۱۹۸۰ وضعیت سلامت دالی به وخامت گرایید. همسر سالخورده‌اش گالا به او شربتی خطرناک از داروهایی بدون نسخه می‌خوراند که به سیستم عصبی دالی آسیب رساند که نهایتاً پایانی غیرمنتظره بر توانایی‌های هنریش بود. دالی که تا سن ۷۶ سالگی در سلامتی کامل بود- این اتفاق کاملاً شکسته‌اش کرد و دست راستش مانند بیماری پارکینسون به رعشه دچار شد.

در سال ۱۹۸۲- خوان کارلوس اول پادشاه اسپانیا به دالی لقب مارکز شهر پبول در خرونا را اعطا کرد- پس از آن که پادشاه وی را در بستر بیماری ملاقات کرد و دالی به وی تابلوی -سر اروپا- -که آخرین تابلو در دوران حیاتش بود- را بخشید.

گالا در ۱۰ ژوین ۱۹۸۲ از دنیا رفت. پس از مرگ وی- دالی انگیزه خود برای ادامه حیات را از دست داد. او از فیگویرس به پبول و قصری که در آنجا برای گالا خریده‌بود- نقل‌مکان کرد تا در جایی که گالا از دنیا رفته‌بود- سال‌های باقی‌مانده از عمرش را سپری کند. در ۱۹۸۴ قسمتی از قصر و اتاق‌خواب دالی به علتی نامشخص -تلاش برای خودکشی توسط دالی یا غفلت خدمه- آتش گرفت. دالی از این حادثه جان سالم به در برد و به فیگویرس بازگشت- جایی که گروهی از دوستان- حامیان و هنرمندان تصمیم گرفتند تا وی در موزه و تیاتر خود سال‌های پایانی زندگیش را بگذراند.

سالوادور دالیسالوادور دالی

دالی در طول حیات هنری‌اش بیش از ۱۵۰۰ تابلو کشید.

ادعاهایی در مورد مجبور کردن دالی توسط پرستارانش به امضا کردن بوم‌های سفید وجود دارد. این بوم‌ها درآینده -حتی پس از مرگ نقاش- مورد استفاده قرار گرفت و به عنوان آثار اصلی به فروش رفت. در نتیجه- دلالان آثار هنری در رابطه با آثار سال‌های پایانی زندگی دالی بسیار محتاط عمل می‌کنند.

خانواده

سالوادور دالی در سال ۱۹۳۴ ازدواج کرد و ۵۰ سال با همسر روس تبار خود ایوانوونا دیاکونوا -ملقب به گالا- زندگی کرد. این دو هیچ‌گاه صاحب فرزند نشدند. دالی و ایوانوونا به روابط زناشویی آزاد شهرت داشتند و خانه آنها بارها میزبان -سکس پارتی‌های- شبانه بود. سالوادور دالی بارها تاکید کرده بوده که: -من از نظر جنسی ناتوانم. برای این که یک نقاش بزرگ شوید- باید چنین باشید.- ماریا پیلار آبل مارتینز- متولد ۱۹۵۶ مدعی است مادرش با سالوادور دالی دقیقا یک سال پیش از تولد او روابط عاشقانه داشته است. مادر او- آنتونیا- برای خانوادهای کار می‌کرد که مدتی را در نزدیکی خانه سالوادور دالی گذرانده بودند

درگذشت

در نوامبر ۱۹۸۸- دالی به علت عارضه قلبی در بیمارستان بستری شد و در تاریخ ۵ دسامبر ۱۹۸۸ -خوان کارلوس اول- پادشاه اسپانیا که خود را همیشه از مریدان سرسخت دالی برمی‌شمرد- از وی عیادت کرد. در ۲۳ ژانویه ۱۹۸۹- هنگامی که قطعه محبوبش از اپرای -تریستن و ایزولده- اجرا می‌شد- سالوادور دالی به علت عارضه قلبی در سن ۸۴ سالگی در فیگویرس از دنیا رفت. وی در سرداب موزه و تیاتر خود به خاک سپرده‌شد. مراسم تدفین وی در کلیسای سنت پره جایی که وی در آن غسل تعمید داده و در نزدیکی خانه‌ای که در آنجا متولد شده‌بود- برگزار شد. آرامگاه آقای دالی در حیاط موزه‌ای که به افتخار او بنا شده در شهر زادگاهش- فیگرس- قرار دارد. جسد وی توسط نارسیس باردالت مومیایی شده است و میراثش در تملک دولت اسپانیا قرار دارد.

سالوادور دالی در 23 ژانویه 1989 درگذشت و نمایشگاهی از آثار او از سال 1904 تا 1989 در گالری Staats در اشتوتگارت آلمان و سپس در گالری Kunsthaus در زوریخ برگزار شد.

نبش قبر 

پس از ادعای ماریا پیلار مارتینز ۶۱ ساله که خود را دختر دالی می‌داند- قبر سالوادور دالی بمنظور نمونه‌برداری دی‌ان‌ای در ۲۱ ژوییه ۲۰۱۷ -۳۰ تیر- باز شد. موسسه صاحب امتیاز آثار دالی یک روز پس از نبش قبر اعلام کرد موها و سبیل‌های معروف سالوادرو دالی که نوک آنها همیشه به بالا تاب داده شده بود و به سبیل ۱۰ و ۱۰ دقیقه شهرت داشت- پس گذشت ۲۸ سال از مرگ و خاکسپاری او- دست نخورده باقی مانده است.

برای انجام نبش قبر- تیم عملیاتی یک سنگ قبر ۱۵۰۰ کیلوگرمی که روی گور دالی را پوشانده بود جابجا کرد. ماموران نبش قبر برای جلوگیری از تصویربرداری- بروی قبر چادر کشیده بودند تا حتی از تصویربرداری پهپادی هم پیشگیری شود.

حواشی

سبیل‌های سالوادرو دالی بسیار معروف بود. نوک آنها همیشه به بالا تاب داده شده بود و به سبیل ۱۰ و ۱۰ دقیقه شهرت داشت.

منبع :

بیترین

ویکی پدیا

انجمن اجتماع اندیشه - تمامی انجمن‌ها ]...
ما را در سایت انجمن اجتماع اندیشه - تمامی انجمن‌ها ] دنبال می کنید

برچسب : سالوادور,دالی, نویسنده : piuc بازدید : 153 تاريخ : يکشنبه 29 مرداد 1396 ساعت: 23:56