سپانلو – Mohammad Ali Sepanlou

ساخت وبلاگ
محمد علی سپانلومحمد علی سپانلو

محمد علی سپانلو- مشهور به شاعر تهران شاعر و مترجم ایرانی بود- محمد علی سپانلو که بیش از ۷۰ کتاب از او منتشر شده- دارنده‌ی نشان لژیون دونور بود- سپانلو- یا آن‌طور که اطرافیانش صدایش می‌زدند- سپان- یکی از دبیران کانون نویسندگان ایران بود- اگر بتوان مرکزیتی برای مجموعه آثار او تصور کرد- آن مرکز شهر تهران است

زندگی محمد علی سپانلو

محمدعلی سپانلو روز چهارشنبه ۲۹ آبان ۱۳۱۹ در شهر تهران خیابان ری به دنیا آمد. پدرش کارمند بانک ملی بود. محمد علی با داستان‌ها و شعرهایی که پدر از شاهنامه و سعدی و نظامی می‌گفت- بزرگ شد. او در سال ۱۳۲۶ به دبستان کسایی رفت و سپس به خاطر جابجایی خانه‌شان تحصیلات را در دبستان ادب و سپس در دبستان نراقی پیگیری کرد. در دبستان ادب با احمدرضا احمدی هم‌شاگردی بود. محمدعلی به واسطه آموزش‌های پدر- خط خوبی داشت و شیفته کلاس انشا بود.

محمدعلی سپانلو در مهر ماه سال ۱۳۳۲ وارد دبیرستان رازی واقع در خیابان فرهنگ شد. زبان خارجه‌ای که در این دبیرستان تدریس می‌شد- فرانسوی بود و پدر محمدعلی به علت تمایل شخصی به زبان فرانسوی این مدرسه را برای او انتخاب کرد بود. حضور در این دبیرستان و معاشرت با افرادی از کلاس‌های بالاتر و هم‌چنین فعالیت‌های فوق برنامه مانند تهیه روزنامه‌دیواری یا پیشاهنگی سبب شد با دنیای جدیدی آشنا شود و همان‌جا بود که کم‌کم تبدیل به یک کتابخوان حرفه‌ای شد.
در سال ۱۳۳۵ در مسابقه‌ای که در رشته ادبیات بین تمام مدارس کشور برگزار شد مقام اول را کسب کرد و از دست محمدرضا پهلوی یک دیوان حافظ به عنوان جایزه دریافت کرد. پس از کلاس دهم به مدرسه دارالفنون رفت. دبیرستانی که در آن زمان افرادی چون داریوش آشوری- بهرام بیضایی- احمدرضا احمدی- نادر ابراهیمی و عباس پهلوان در کلاس‌های مختلف مشغول درس خواندن بودند. در همان سال‌ها بود که در مسابقه داستان‌نویسی مجله سخن شرکت کرد و داستانش به نام دشت پندار در آن مجله چاپ شد.

هنوز در دارالفنون مشغول تحصیل بود که داستانی تاریخی به نام نیزه پارسی را تحت تاثیر پاورقی‌های مستعان و مسرور نوشت و با هزینه شخصی چاپ و منتشر کرد که توفیقی کسب نکرد. سپانلو هیچ‌گاه این کتاب را در کارنامه و کتاب‌های رسمی خویش ثبت نکرد.
محمد علی سپانلو از دبیرستانی فارغ‌التحصیل شد که نه تنها نخستین کالج مدرن ایران محسوب می‌شد بلکه نقطه عزیمت بسیاری از نویسندگان دهه‌ ۱۳۴۰ شمسی بود. او در دبیرستان دارالفنون که زبان رسمی دومش فرانسوی بود تحصیل کرد و سپس به دانشگاه تهران رفت تا در رشته‌ی حقوق درس بخواند اما ادبیات از سرش نیفتاد. خود سپانلو سرآغاز شاعری‌اش را جنبش دانشجویی اواخر دهه‌ی ۳۰ می‌داند- وقتی که هنگام اعتراضات دانشگاه تهران زخمی شد و در بیمارستان تنها شعر بود که برای بیان حس و حالش به کمکش آمد.

سپانلو اما با ترجمه‌ به درون حلقه‌ی تنگ ادبای آن دوره نفوذ کرد و به تدریج توانست آثار خود را نیز منتشر کند. او به تدریج آثاری از آلبر کامو- ژان پل سارتر- گیوم آپولینر و یانیس ریتسوس را از زبان فرانسوی به فارسی برگرداند. اولین مجموعه شعرش با عنوان -آه- بیابان- در سال ۱۳۴۲ منتشر و با استقبال نسبی مواجه شد. تا سال ۱۳۴۷- مرتب آثار جدیدی از او انتشار یافت اما حکومت محمدرضا شاه به خاطر مضامین سیاسی آثارش او را ممنوع‌القلم کرد. در این سال- او به عنوان شاعری جوان درگیر پایه‌گذاری کانون نویسندگان ایران شد که نخستین تشکل صنفی مدرن اهل قلم بود.

پس از انقلاب ۵۷ نیز مشکلات سیاسی رهایش نکرد و فعالیت‌های او و دیگر اعضای کانون نویسندگان به شدت محدود شد و چند تن از اعضایش به دست -عناصر خودسر- سازمان‌های اطلاعاتی ایران کشته شدند.

محمد علی سپانلومحمد علی سپانلو

سپانلو به عنوان محقق ادبی- یکی از آثار مهم انتقادی درباره‌ی نویسندگان و شاعران آزادی‌خواه دوران مشروطه- -چهار شاعر آزادی‌خواه- را به نگارش درآورد- مضمونی که همواره دغدغه‌ی او باقی ماند. مکمل این کتاب- مجلد دیگری با عنوان -نویسندگان پیشرو ایران- -۱۳۶۲- بود.

از سوی دیگر- اما- گلچین‌های او از داستان معاصر فارسی با عنوان -بازآفرینی واقعیت- و نیز گزیده‌اش از اشعار مدرن فارسی- هزار و یک شعر فارسی- از جمله معدود موارد آنتولوژی‌های موفق در ادبیات فارسی هستند. همین موفقیت باعث شد که او نخستین گزیده‌اش از داستان‌های کوتاه فارسی را با جلد دومی که دربرگیرنده‌ی داستان‌های بعد از انقلاب بود ادامه دهد. در ادامه- او مجموعه‌ قصه‌ی دیگری نیز آماده کرد که این بار شامل داستان‌های ماقبل مدرن برگرفته از کتب تاریخی بود.

سپانلو اما بیش از هر چیز -شاعر تهران- محسوب می‌شود زیرا نه تنها در اشعارش به خیابان‌ها و محلات و حوادث تاریخی این شهر اشاره دارد- بلکه خود این شهر و زندگی در آن را به تمثیلی از کل تضادهای زندگی تبدیل می‌کند- در اشعار او- تهران هم تمثالی از مادری مقدس است و هم دختری هرجایی. ریشه‌ی این تقابل دوتایی را می‌توان تا تقابل زن اثیری-لکاته‌ی بوف کور صادق هدایت پی گرفت. نام یکی از واپسین مجموعه‌هایش -قایق‌سواری در تهران- -۱۳۹۰- بود که سفری از شمال به جنوب این شهر بی‌رودخانه است.

دیگر خصلت مهم اشعار سپانلو رگه‌ی روایی‌ای است که خط واصل ایماژهای شعری او محسوب می‌شود. در عین حال- به اذعان خود سپانلو- شیفتگی او در قبال تی‌. اس. الیوت و اشعار دراماتیک او باعث شد که سپانلو در شعر دراماتیک هم دست به تجربه‌گری بزند.

سپانلو از شاعران و نویسندگان محبوب روزنامه‌نگاران بود زیرا هر مصاحبه یا گفت‌وگویی با او انباشته از خاطرات تهران بود. سپانلو تجربه‌ی بازی در سه فیلم سینمایی هم داشت که مهم‌ترین‌شان ایفای نقش در -آرامش در حضور دیگران- ناصر تقوایی بود.

دو فرزند دختر و پسر از محمد علی سپانلو به جا مانده است. منزل او قرار است به میراث فرهنگی تهران سپرده شود.

گروه ادبی طرفه

سپانلو در سال ۱۳۴۳ به همراه نادر ابراهیمی- اسماعیل نوری علا- مهرداد صمدی- احمدرضا احمدی- بهرام بیضایی- اکبر رادی- جعفر کوش‌آبادی- مریم جزایری و جمیله دبیری گروه طرفه را با هدف چاپ و انتشار کارهاشان بنیاد نهادند. انتشار دو شماره جنگ طرفه و تعدادی کتاب شعر و داستان از کارهای این گروه‌است.

سربازی

سپانلو پس از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه تهران در دی‌ماه ۱۳۴۲ به خدمت سربازی رفت. در ابتدا چند ماهی را در تهران و در پادگان سلطنت آباد گذراند و سپس به انتخاب خود به در فروردین ۱۳۴۳ به مرکز توپخانه اصفهان اعزام شد. در اصفهان با هسته اصلی جُنگِ اصفهان یعنی محمد حقوقی- هوشنگ گلشیری- ابوالحسن نجفی و احمد میرعلایی آشنا شد و در محافلشان شرکت کرد و شعرهایش را خواند. در همان زمان بود که اولین کتاب شعرش به نام آه… بیابانچاپ و منتشر شد.
پس از آن سپانلو برای انجام مدت باقی‌مانده سربازی به گرگان اعزام شد و تا خرداد ۱۳۴۴ و اتمام دوره سربازی- در دادرسی ارتش مشغول به خدمت بود.

محمد علی سپانلومحمد علی سپانلو

کار در رادیو

پس از بازگشت به تهران با سفارش مهرداد صمدی در رادیو به صورت روزمزد مشغول به کار شد- در آنجا وظیفه‌اش ترجمه خبر است. در همان زمان در مجله فردوسی هم نقد و مطلب مشغول به نوشتن نقد شد. از مطالب به یادماندنی زمان همکاری سپانلو با مجله فردوسی می‌توان به مصاحبه‌اش با آگاتا کریستی اشاره کرد که در پی سفر این نویسنده ادبیات کارآگاهی و جنایی به تهران انجام شد. این مصاحبه مجددا در کتاب بن‌بست‌ها و شاهراه زندگینامه سپانلو چاپ و منتشر شده است.
محمد سپانلو به علت روزمزد بودن و درآمد کم رادیو را ترک کرد و به گروه صنعتی بهشهر پیوست و در آنجا مسیول تبلیغات گروه صنعتی بهشهر شد و ۹ سال در آن شغل ماند.

مرگ

محمدعلی سپانلو چند سالی از سرطان ریه رنج می‌برد. وی از روز سه‌شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۴ در پی ناراحتی ریوی و تنفسی در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان سجاد تهران بستری شد و سرانجام شامگاه دوشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۴ در سن ۷۵ سالگی بر اثر عارضه ریوی و تنفسی در بیمارستان سجاد تهران درگذشت.
مراسم تشییع‌جنازه سپانلو در روز پنج‌شنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۴ در خانه هنرمندان تهران انجام و پیکرش در قطعه نام‌آوران بهشت‌زهرا به خاک سپرده شد.

حوزه فعالیت

محمدعلی سپانلو شاعر- منتقد ادبی- و مترجم بود. وی بیش از شصت جلد کتاب در زمینه‌های شعر و داستان و تحقیق- به صورت تالیف یا ترجمه- منتشر کرد. در بیست سال گذشته- او به عنوان یکی از چند نمایندهٔ معدود ادبیات معاصر فارسی در بسیاری از گردهمایی‌های بین‌المللی در اروپا و آمریکا شرکت کرده و گفته می‌شود که سهمِ بزرگی در معرفی ادبیات ایران به جهانیان دارد. بسیاری از آثار او تا به حال به زبان‌های انگلیسی- آلمانی- فرانسه- هلندی- عربی- و سویدی ترجمه شده‌است. کتاب نویسندگان پیشروِ ایران که گلچینی از آثار داستانی نویسندگان قرن بیستم ایران- به همراه بررسی آنهاست- جزوِ منابعِ درسی در بسیاری از دانشگاه‌های ایران است و تابه‌حال فروش بسیار بالایی داشته‌است.
ضمنا سپانلو از معدود شاعران و نویسندگان ایرانی است که در دنیای ادبیات غرب نیز شناخته شده- و توانسته است نشان شوالیه نخل -لژیون دونور- آکادمی فرانسه- و جایزه ماکس ژاکوب را دریافت کند.

شاعر تهران

ازآن جا که تهران از اصلی‌ترین عنصرهای شعر محمد علی سپانلو بود- یکی از لقب‌های وی در فضای مجازی -شاعر تهران- است. او در بسیاری از شعرهایش کم و بیش به تهران اشاره‌هایی دارد- اما در سه مجموعه -خانم زمان– -هیکل تاریک- و -قایق‌سواری در تهران- زادگاهش را به عنوان محور اصلی شعر و در حد یک اسطوره مطرح می‌کند.

وی در مورد تهرانی بودن خود و علاقه وافرش به این شهر می‌گوید: -من پنج نسلم تهرانی بوده است. زمانی تهران در اذهان منفور شده بود و بعضی می‌گفتند در تهران اجحاف و دروغ وجود دارد- انگار که شهر خودشان سمبُل صداقت بوده است.

من پاسخ می‌دادم که صداقت و بی‌صداقتی در همهٔ شهرها هست- اما در تهران برای شما امنیت وجود دارد- چون در هیچ شهری نمی‌توانید به اهالی آن بد بگویید- اما در مورد تهران هرچه که بگویید- کسی کاری با شما ندارد-.

زندگی شخصی

سپانلو- پس از اتمام دانشگاه و دوران نظام وظیفه- در اول مهرماه سال ۱۳۴۴ با شاعر و نویسنده جوان- پرتو نوری‌علاء ازدواج کرد. اولین فرزندشان سندباد در ۲۵ بهمن ۱۳۴۵ به دنیا آمد و شهرزاد سپانلو خواننده موسیقی پاپ فرزند دومشان متولد ۱۵ آبان ۱۳۵۱ است. پرتو نوری‌علاء در سال ۱۳۶۴ برای همیشه از سپانلو جدا شد و با فرزندانش به آمریکا رفت. سپانلو در کتاب بن‌بست‌ها و شاهراه که زندگینامه‌اش است و در سال ۱۳۹۰ در سوید چاپ و منتشر شده- در خصوص این جدایی چنین گفته:

ازدواج‌های همه ما در سال‌های بعد از انقلاب از هم پاشید- چون مردها خانه‌نشین شدند… و این به خاطر مسایلی است که در دهه ۱۳۶۰ برای خانواده‌ها رخ داد و منجر به جدایی بسیاری شد. چون قبل از آن همه سر کار بودند و بیرون مشغول فعالیت اما وقتی مرد خانه‌نشین شد اعتبار خیلی چیزها را از دست می‌دهد و اختلاف‌ها رو می‌آید

بازیگری

سپانلو در سال ۱۳۸۰ در فیلمی به نام رخساره به کارگردانی امیر قویدل به ایفای نقش پرداخت و با میترا حجار همبازی بود. پیش از آن وی همچنین در فیلم‌های شناسایی -۱۳۶۶- به کارگردانی محمدرضا اعلامی- ستارخان -۱۳۵۱- به کارگردانی علی حاتمی و آرامش در حضور دیگران -۱۳۵۱- با کارگردانی ناصر تقوایی نیز به ایفای نقش پرداخته بود.

سپانلو درباره بازی در فیلم آرامش در حضور دیگران چنین می‌گوید:

من تقوایی را به نام می‌شناختم- روزهایی که او داستان می‌نوشت و در مجله آرش منتشر می‌شد. روزی او را در منزل سیروس طاهباز دیدم و این اولین آشنایی من با او بود. بعد در هتل مرمر یک بار دیگر تقوایی را دیدم- از من پرسید که فیلم بازی می‌کنی؟ من نمی‌دانستم که او فیلم‌ساز هم هست. گفت که همه برای من مجانی بازی می‌کنند چون پولی ندارم و به جایی هم وابسته نیستم. قرار شد که من در این فیلم بازی کنم. غلامحسین ساعدی فیلمنامه را داد و سیروس طاهباز هم‌خانه‌اش را- هر دو هم بدون دریافت پول و این‌طور بود که آرامش در حضور دیگران ساخته شد.

مستندی درباره سپانلو

فیلم نام تمام مردگان یحیی است- مستندی نود دقیقه‌ای است که آرش سنجابی دربارهٔ محمدعلی سپانلو ساخته است. در این فیلم چهره‌هایی مانند مسعود کیمیایی- آیدین آغداشلو- شمس لنگرودی- حافظ موسوی- علی باباچاهی- جواد مجابی- ناصر تقوایی درباره زندگی و آثار سپانلو نظرشان را بیان می‌کنند.

ماجرای اتوبوس ارمنستان

سپانلو یکی از مسافران اتوبوسی بود که در تابستان ۱۳۷۵- دستگاه اطلاعاتی ایران قصد داشت به منظور قتل تعداد زیادی از چهره‌های فرهنگی کشور آن را در مسیر ارمنستان به ته دره بفرستد.

محمد علی سپانلومحمد علی سپانلو

کنفرانس برلین

در پاییز سال ۱۳۷۸ از حدود ۱۷ تن از فعالان سیاسی- روشنفکران و نویسندگان ایرانی دعوت شد تا در ماه آوریل آینده -فروردین ۱۳۷۹- در کنفرانسی با عنوان -ایران پس از انتخابات عمومی- در شهر برلین آلمان شرکت کنند. میزبانان این برنامه بنیاد هانریش بل و حزب سبزهای آلمان بودند. سپانلو به همراه محمود دولت‌آبادی و منیرو روانی‌پور به برلین می‌رود. نوبت سخنرانی سپانلو بعدازظهر روز دوم کنفرانس بود که به علت اعتراض و مخالفت برخی از گروه‌های سیاسی خارج از کشور برنامه شعر و داستان خوانی لغو و تنها به پرسش و پاسخ اکتفا شد.
پس از پخش تلویزیونی صحنه‌هایی از این کنفرانس در سیمای جمهوری اسلامی و جنجال و اعتراض متعاقب آن توسط محافظه‌کاران در داخل کشور- احضاریه‌ای برای سپانلو جهت حضور در دادگاه ارسال می‌گردد. سپانلو پس از بازگشت به کشور به دادگاه مراجعه می‌نماید و پس از چندین جلسه دادگاه و بعد از حدود دو ماه حکم تبریه وی- دولت‌آبادی- روانی‌پور و جمیله کدیور صادر می‌شود.

جوایز

۱۳۸۲ -شوالیه شعر فرانسه -شوالیه نخل آکادمیک-
۱۳۸۳ جایزه شعر ماکس ژاکوب فرانسه

کتاب های محمد علی سپانلو

مجموعه اشعار

۱۳۴۲ – آه… بیابان
۱۳۴۴ – خاک
۱۳۴۶ – رگبارها
۱۳۴۷ – پیاده‌روها
۱۳۵۲ – سندباد غایب
۱۳۵۶ – هجوم
۱۳۵۷ – نبض وطنم را می‌گیرم
۱۳۶۶ – خانم زمان- انتشارات تیراژه
۱۳۶۸ – ساعت امید
۱۳۷۱ – خیابان‌ها- بیابان‌ها- انتشارات شیوا
۱۳۷۷ – فیروزه در غبار- نشر علم
۱۳۷۹ – پاییز در بزرگراه
۱۳۸۱ – ژالیزیانا
۱۳۸۱ – تبعید در وطن- انتشارات ققنوس
۱۳۸۸ – قایق‌سواری در تهران انتشارات افق
۱۳۹۳ – زمستان بلاتکلیفِ ما- نشر چشمه

سایر تالیفات

۱۳۴۹ – مردان -مجموعه ۵ قصه-
۱۳۴۹ – بازآفرینی واقعیت: مجموعه ۲۷ قصه از ۲۷ نویسنده معاصر ایران
۱۳۶۲ – نویسندگان پیشرو ایران -تاریخچه رمان- قصه کوتاه- نمایشنامه و نقد ادبی در ایران معاصر-

سرگذشت کانون نویسندگان ایران

۱۳۷۴ – محمدتقی بهار- ملک الشعراء- انتشارات طرح‌نو
۱۳۷۶ – شهر شعر ایرج: زندگی و نمونه آثار ایرج میرزا جلال الممالک- نشر علم
۱۳۷۷ – چهار شاعرِ آزادی: جستجوی در سرگذشت و آثار عارف- عشقی- بهار- فرخی یزدی چاپ استکهلم
۱۳۸۷ -شعر رقصان شمس- انتشارات کاروان
۱۳۷۹-تعلق و تماشا منتخبی از مقالات- گزارش‌ها- و یادداشت‌ها درباره ادب و فرهنگ- نشر قطره
۱۳۹۰ – قصهٔ قدیم – ۱۱۱ قصه از سرچشمه‌های ایران و اسلام- نشر چشمه
۱۳۹۰ – بهترین رودکی همراه با اشعار نویافته نشر چشمه
۱۳۹۱ – دیده‌بان خواب‌زده -دیدارهای پراکنده با ادبیات و زندگی- انتشارات نیلوفر
۱۳۹۳ – هزار و یک شعر- سفینه شعر نو قرن بیستم ایران نشر چشمه

ترجمه

سپانلو شهرتش را بیشتر مدیون مجموعه شعرهایش است- اما به عنوان مترجم نیز برگردان چند اثر ادبی را به شرح زیر در کارنامهٔ خود دارد:

۱۳۴۰ – عادل‌ها- نوشته آلبر کامو
۱۳۶۲ – آن‌ها به اسب‌ها شلیک می‌کنند- نوشته هوراس مک‌کوی- نشر نو
مقلدها- نوشته گراهام گرین
در محاصره- نوشته آلبر کامو – عنوان معروفتر این اثر حکومت نظامی -به فرانسوی: État de siège- است.
۱۳۷۲ -شهربندان- نوشته آلبر کامو- انتشارات تیراژه
افسانه سیزیف- نوشته آلبر کامو با همکاری علی صدوقی
کودکی یک رییس- نوشته ژان پل سارتر
۱۳۷۲ – گیوم آپولینر در آیینه آثارش- اشعار و زندگینامه گیوم آپولینر نشر چشمه
۱۳۸۰ – دهلیز و پلکان- اشعار یانیس ریتسوس- انتشارات ققنوس

منبع :

iran.britishcouncil.org

شعر نو

ویکی پدیا

انجمن اجتماع اندیشه - تمامی انجمن‌ها ]...
ما را در سایت انجمن اجتماع اندیشه - تمامی انجمن‌ها ] دنبال می کنید

برچسب : سپانلو, نویسنده : piuc بازدید : 115 تاريخ : يکشنبه 29 مرداد 1396 ساعت: 23:56