ارنست رنان – Ernest Renan

ساخت وبلاگ
ارنست رنانارنست رنان

ارنست رنان یک متخصص زبانهای سامی- لغت شناس- فیلسوف- تاریخ نگار و نویسنده فرانسوی بود- او بیشتر به خاطر کارهای تاثیرگذار تاریخیش در مورد اوایل مسیحیت و تیوریهای سیاسیش خصوصا در مورد ملی گرایی و هویت ملی شناخته شده است

زندگی ارنست رنان

ارنست رنان ۲۸ فوریه ۱۸۲۳ میلادی- در یکی از شهرهای فرانسه- به نام -تره گیه- چشم به دنیا گشود. اما چون وی هفت ماهه به دنیا آمده بود- چنان ضعیف و ناتوان بود که کسی امیدی به زنده ماندن او نداشت.

پدر رنان ناخداى ورشکسته ‏اى بود- که وقتى به سال ۱۸۲۸ میلادى از دنیا رفت -هانرى بت- دختر هفده ساله و رنان پنج ساله را از خود به جاى گذاشت- و آنان با تحمل درد یتیمى- از لحاظ تامین مخارج زندگى با سختى به سر مى‏بردند.

اما -هانرى یت- کمر همت بست- نخست از راه آموزگارى و بعد از راه معلمى در یک خانواده هلندى- حقوقى را بدست مى ‏آورد و زندگى خود و برادر کوچک و مادر داغدار را تامین مى‏کرد.

رنان کوچک- به دبستان کلیساى -تره گیه- رفت- تحصیلات ابتدایى را به پایان رسانید- و از خود چنان هوش و استعداد سرشارى نشان داد- که توانست در ۱۵ سالگى براى فراگرفتن علوم دینى وارد مدرسه مذهبى -نیکلا دو شاردونه- پاریس گردد.

وى دوره چهارساله این مدرسه را به خوبى پشت سرگذاشت- و براى ادامه تحصیلات عالى به دانشکده -سن سولپیس- وارد شد. در این دانشکده مى‏بایست نخست در سال اول فلسفه آموخت- اما این کار در مرکز اصلى آن صورت نمى ‏گرفت- بلکه کلاسهاى فلسفه در خانه زیباى -مارگریت دووالو- همسر اول -هانرى چهارم- متعلق به قرن هفدهم در نقطه ییلاقى حومه پاریس تشکیل مى‏شد.

در محوطه این دانشکده باغ زیبا و با صفایى قرار داشت- که رنان بیشتر اوقات خود را در آنجا مى‏گذرانید- در یکى از خیابانها روى نیمکت سنگى مى‏نشست و بدون این که خسته شود- به مطالعه مى‏پرداخت و به امید آینده‏اى درخشان- به فکر و اندیشه فرو رفت.

رنان دوره سه ساله این دانشکده را هم به خوبى گذرانید- و با پشتکار زیاد به مبانى علوم الهى و قواعد زبانها عبرانى و سریانى و عربى مسلط شد- اما به خاطر مقررات سخت اخلاقى- وى در ۱۶ اکتبر ۱۸۴۵- آن دانشکده را ترک گفت و به شغل دبیرى پرداخت.

ولى در آن روزها -رنان- دوستى پیدا کرد- که در اثر معاشرت و گفتگو با او- تحول فکرى جدیدى در زندگیش پدیدار گشت. نام این دوست که چهار سال از -رنان کوچکتر-بود- -مارسلن برتلو- بود- که دانشجوى علوم بود- و طولى نکشید که یکى از ستارگان درخشان –علم شیمى– در عصر خود محسوب گشت.

این دو دوست- خوب همدیگر را درک کردند -برتلو- در هوش و اخلاق با -رنان- برابرى مى‏کرد- اما در علم و معرفت -برتلو- بود- که دانشجوى علوم بود- و طولى نکشید که یکى از ستارگان درخشان -علم شیمى- در عصر خود محسوب گشت.

این دو دوست- خوب همدیگر را درک کردند -برتلو- در هوش و اخلاق با -رنان- برابرى مى‏کرد- اما در علم و معرفت -برتلو- برترى داشت و مکمل رنان محسوب مى‏گردید- بدین جهت -رنان- در عین حالى که به سال ۱۷۵۲ دکتراى خود را در ادبیات گرفت- چنان تحت تاثیر افکار -برتلو- واقع شد- که تحت عنوان -آینده علم- کتابى به قلم -رنان- در سال ۱۸۵۹ منتشر شد.

ارنست رنانارنست رنان

این کتاب یک تحقیق اجتماعى- یک مقدمه براى مطالعات علمى و یک کوششى بود براى ایجاد فلسفه‏ اى بر اساس حقایق تجربى- براى دست یافتن به ارزشهاى علمى در حل مسایل اجتماعى- چنانکه دوستى -برتلو- تا آخر عمر با -رنان- هم چنان صمیمى و بر پیمان مقدس بدون هیچگونه خصومت و ناراحتى باقى ماند.

رنان در سالهاى ۱۸۴۹ و ۱۸۵۰ سفرى به -ایتالیا- کرد- در این سفرذوق به هنر و زیبایى در او پدیدار گشت- و چنان افکار او را پخته و سنجیده کرد- که توانست اولین کتاب خود را دو سال بعد از این مسافرت- به نام -آو- روس- به چاپ برساند و پیشرفت خوبى در کار خود بدست آورد.

در سال ۱۸۵۴ رنان با -کرنلى- دختر خواهر- -آرى شفر- نقاش هلندى ازدواج کرد- و آن گاه هم که خواهر او -هانرى بت- از لهستان بازگشت- با آنان و با مادر پیر خود- که بعد به فرزندان خود پیوست- در عین داشتن مشکلات عادى- زندگى خوبى را ادامه مى‏دادند.

رنان- در مجله -دو جهان- و -روزنامه کوشش- مقاله مى‏نوشت- و نیز در دایره کتابهاى خطى -کتابخانه ملى- کار مى ‏کرد- و به سختى مى‏توانست مخارج سنگین عایله خود را تامین نماید- تا این که به سال ۱۸۵۷ -کلورد برناد فرانس- استاد کرسى فرهنگستان علوم فرانسه درگذشت- و رنان به دلیل نوشتن کتاب -تاریخ عمومى زبانهاى سامى- و عضویت در -انستیتو- تنها کسى بود- که با شایستگى اشتغال آن کرسى را عهده دار شد.

اما عقاید مذهبى -رنان- مانع این انتصاب شد و دولت هم به خاطر جبران ظلمى که بر این استاد وارد گردید- او را به یک مسافرت علمى به –فینیقیه– قدیم فرستاد- ولى این مسافرت براى رنان فرصت مناسبى به دست آورد- زیرا این سفر روح هنر ورى او را تقویت کرد- او اطلاعات باستانى و عکسها و مطالبى به دست آورد- که توانست جلد اول کتاب -مبادى مسیحیت- را بنویسد.

البته خواهر رنان -هانرى یت- هم به عنوان منشى همراه او بود- و آن گاه که به -فلسطین- سفر کردند- هر دو در اثر هواى گرم و مرطوب -شام- بیمار شدند و قبل از آن که به نواحى کوهستانى -خضیر- بروند رنان خواهر فداکار و مهربان خود را در سپتامبر سال ۱۸۶۱ از دست داد و جسد او را زیر نخلهاى آن منطقه به خاک سپرد اما وى این حوادث را تحمل کرد و حتى طرح ریزى کتاب زندگى مسیح را انجام داد- و آن را به سال ۱۷۶۳ منتشر ساخت- که مورد استقبال بى نظیر واقع شد.

با انتشار این کتاب- شهرت نویسندگى -رنان- افزون گشت- وضع زندگى او مقدارى بهتر شد- و آن گاه وى خاطرات زندگى خود را تحت عنوان -یادگارى‏ هاى کودکى و جوانى- که یکى از پر جاذبه‏ ترین شرح زندگى‏ ها است- به دست چاپ سپرد.

این کتاب آن چنان مورد استقبال مرد فرانسه قرار گرفت- که نظیر آن را جز در کتاب -خاطرات پس از مرگ- نمى‏توان سراغ داشت- اما افسوس که هانرى بت خواهر مهربان و رنج کشیده او دیگر زنده نبود- که روزگار شهرت مقام و عظمت علمى همراه با رفاه نسبى زندگى برادر را مشاهده کند-

اما آنچه ارنست رنان را به عنوان یک فیلسوف بزرگ مذهبى مطرح کرده این است که- وى ضمن اعتقاد محکم به حقیقت علم- روح مذهب و تورات و انجیل را پیراسته از –تثلیث و الوهیت مسیح- و امور بى اساس دیگر دانسته- به مبانى استوار دین عقیده داشته- و قسمت عمده تحقیقات او درباره دین یهود و مسیحیت است و مى‏گوید: از ذات باری تعالى- جز این که وجود او را تصدیق کنیم- نباید سخن گفت.

هم چنین رنان مى‏گوید: ممکن است روزى هر چه را دوست مى‏دارم- نابود و از هم پاشیده شود- و هر چه را که نزد من لذتبخش‏تر و بهترین نعمتهاى حیات است از میان برود- و نیز ممکن است آزادى بکار بردن عقل و دانش و هنر بیهوده گردد- ولى محال است- که علاقه به دین متلاشى یا محو شود- بلکه همواره و همیشه باقى خواهد ماند- و در کشور وجود من شاهدى صادق و گواهى ناطق بر بطلان مادیت خواهد بود. یعنى بر بطلان مسلکى که مى‏خواهد این موهبت الهى- یعنى فکر عالى انسانى را در تنگناى پست زندگى خاکى محدود و مقید سازد.

ارنست رنانارنست رنان

مهم‌ترین آثار ارنست رنان

تاریخ ملت اسراییل -Histoire du peuple d’Israël-
آینده علم -L’avenir de la science-
زندگانی مسیح -Vie de Jésus-
اصول مسیحیت -Eau de Jouvence-

نقد

ارنست رنان البته به خاطر تفکرات نژاد پرستانه و ضد سامی خود مورد انتقاد است. او معتقد است که نژاد سامی گرفتار دگماتیسم ذهنی بوده و مستعد تمدن نیست. او نژاد سامی را یک نژاد -ناقص- می‌دانست.
-طبیعت نژادهای گوناگون برای کار کردن فراهم کرده‌است: نژاد چینی که چابکی شگفت‌انگیزی در کارهای دستی دارد و تقریبا هیچگونه احساس شرف و افتخار در او نیست- نژاد سیاه که نژاد کار بر روی زمین و کشاورزی است- با او به مهربانی و انسانیت رفتار کن تا همه چیز روبراه و آنگونه که شایسته‌است بماند. دیگر نژاد اربابان و جنگاوران است- نژاد اروپایی. اگر این نژاد نجیب را بکارهای پست مانند چینی‌ها و سیاهان بگماری شورش خواهند کرد… آنچه برای کاگر ما مایه شورش است مایه شادمانی یک چینی و یک فلاح -عرب- خواهد بود زیرا که آنان به هیچ عنوان مخلوقات نظامی -جنگجو- نیستند. هر کس را بکار مخصوص خود بگمار تا همه خوش باشند.
-این نژاد -سامی- اگر بتوانم نام نژاد بر آن بگذارم- در برابر نژاد هند و اروپایی مانند یک طرح مدادی است در برابر یک نقاشی- او فاقد آن تنوع و آن غنا و آن فراوانی زندگی است که شرط لازم تکامل و بی نقصی است… نژاد سامی پربارترین دوره زندگی خود را در عهد کودکی خود تجربه کرده‌است و از آن پس دیگر هرگز به سن بلوغ نرسیده.-

مرگ

ارنست رنان هم در اکتبر سال ۱۸۹۲ در پاریس چشم از جهان فروبست.

منبع :

علما عرفا

ویکی پدیا

انجمن اجتماع اندیشه - تمامی انجمن‌ها ]...
ما را در سایت انجمن اجتماع اندیشه - تمامی انجمن‌ها ] دنبال می کنید

برچسب : ارنست, نویسنده : piuc بازدید : 202 تاريخ : پنجشنبه 30 شهريور 1396 ساعت: 19:32