ابومعشر بلخی – Abu Ma shar

ساخت وبلاگ
ابومعشر بلخیابومعشر بلخی

ابومعشر بلخی ستاره‌شناس نامی ایرانی است- نام او در منابع قدیم و جدید غربی به گونه اپومسر یا البومسر آمده‌است- ابومعشر در زمانه خویش مشهورترین ستاره‌شناس جهان اسلام بوده‌است

زندگی ابومعشر بلخی

ابومعشر بلخی- جعفر بن محمد- در 9 ربیع الاول سال 171هـ . ق در بلخ متولدشد. وی اصالتا اهل بلخ واقع در خراسان قدیم بود و مدتی در بغداد اقامت داشت. او در -واسط- وفات نمود. وی شاگرد فیلسوف عرب- یعقوب بن اسحاق کندی -م 260 ق- بود و شواهد موجود نشان می دهند که وی شیعه بوده است- زیرا  استادش کندی شیعه بود- همچنین هم بحثان او مانند- ابوزید بلخی– احمد بن طیب سرخسی و ابونصر فارابی نیز همگی شیعه بوده اند. همچنین غلام او به نام محمد بن عبدالله بغدادی معروف به -ابن سمعان- -م.حدود300ق– که خودمنجمی صاحب نام و دارای تالیفات است و در کارهای علمی به او کمک می کرد- از شیعیان بود.

ابومعشر بلخی پس از سن 47 سالگی علم نجوم را فراگرفت- و گفته می شود: طالع بینی او بسیار دقیق و مطابق واقع بود. در یکی از پیش بینی های او- مستعین عباسی -حکومت: 248 تا 252 ق- وی را تازیانه زد- زیرا طبق گزارش ابوالقاسم سلیمان بن مخلد- که از دوستان صمیمی ابومعشر بود- پیش بینی ابومعشر در این حادثه آن بود که مستعین از خلافت برکنار می شود و معتز -حکومت: 252 تا 255 ق- به خلافت می رسد. ابومعشر پس از این تازیانه- همیشه می گفت: چون راست گفتم- توبیخ شدم. وی پس از خلافت مستعین- در زمان خلافت معتز عباسی- صله فراوانی از او دریافت کرد و به مقام رییس المنجّمین در دارالخلافه منصور شد. وی در زمان معتمد -حکومت: 256 تا 279 ق- نیز منجّم فرمانده سپاهش- موفق عباسی- بود. به نظر می رسد شهرت بیش از حد او مرهون اصابات و طالع بینی های دقیق اوست.

گفته می شود: دختری انگشترش را گم کرده بود و گذرش به ابی معشر افتاد و از او درباره انگشترش پرسید. ابومعشر گفت: انگشتر را خدا گرفته است. دخترک از این پاسخ تعجب کرد- اما پس از مدتی انگشترش را در صفحات قرآن پیدا کرد.

سید بن طاووس اصابات او را در فرج المهموم ذکر کرده است. قفطی در اخبار الحکما- وی را داناترین فرد مسلمان نسبت به احکام نجوم- تاریخ فارس و اخبار سایر امم معرفی کرده است. وی نزد غربی ها و مستشرقان نیز از شهرت بالایی برخوردار است و برخی از کتاب های او از جمله المدخل الکبیر فی الزیج و علم النجوم به زبان لاتینی و الالوف فی بیوت العبادات به زبان انگلیسی ترجمه شده اند.

وی با فیلسوف بزرگ اسلام- یعقوب بن اسحاق کندی- که استاد وی در علوم عقلی بود- میانه خوبی نداشت و حتی مردم را بر ضد کندی تحریک می نمود تا علیه او دسیسه کنند. کندی- که از این موضوع اطلاع داشت- راه اصلاح طلبانه ای در پیش گرفت تا اینکه به طور پنهانی- کسی را نزد او فرستاد و او را از رموز فلسفه آگاه ساخت و چون در مسیر فلسفه افتاد- آرام شد. وی پس از این جریان- از کسانی شد که کندی را -مرد بزرگ- خواند و از وی استفاده های علمی برد- چندان که در تالیفات کندی- رساله ای می بینیم که آن را در جواب مسایلی نوشته است که وی در باب نجوم از کندی پرسیده بود.

گفته می شود: وی در یکی از مسافرت ها عازم حج بود که در نزدیکی بغداد- در روستایی به نام -قفص- -به ضم قاف- کتابخانه عظیمی به نام -خزانه الحکمه- نظرش را جلب کرد از این رو- از سفر به حج منصرف شد و مدت زیادی در این کتابخانه اقامت گزید تا اینکه در علم نجوم استاد شد. این کتابخانه مربوط به علی بن یحیی منجم بود که شخصا هزینه جاری و مخارج مهمانان را تامین می کرد. به نظر می رسد از جمله استادان ابومعشر- همین شخص- یعنی علی بن یحیی منجم بوده است.

از شاگردان او ابوسعید شاذان بن بحر است که کتاب اسرار النجوم او عمدتا پاسخ به سوالات این شاگرد است. وی دارای تصانیف زیادی است و بعضی از آثار او به زبان فارسی نوشته یا ترجمه شده اند- مانند: احکام القرانات- برهان الکفایه- مختصرنامه- احکام موالید و المدخل الی علم احکام النجوم که به -شصت باب- معروف و در قرن دهم هجری ترجمه شده است.

فلسفه ابومشعر بلخی

ابومعشر بلخی در آثار خویش کوشیده‌است تا با یاری گرفتن از سنت‌های ایرانی- هندی و یونانی و با بکارگیری فلسفه سریانی که به کارایی ستارگان و سحر رنگ نوافلاطونی می‌داد و در نوشته‌های کندی و کتاب‌های حرانیان و نیز در آثار دانشمندان ایرانی پیش از وی مانند ماشاءالله- ابوسهل فضل بن نوبخت- عمربن فرحان طبری و ابویوسف یعقوب قصرانی منعکس است- درستی احکام اخترشناسی و کاربرد آن را در سحر و افسون به اثبات رساند. برهان فلسفی ابومعشر ارسطویی و همراه با عناصر نوافلاطونی بوده و در این باره از نوشته‌های منسوب به هرمس و آگاثودمون۱- پیشوایان حرانی- سود برده‌است.

وی برای جهان هستی ۳ سطح می‌شناسد: الهی -فلک نور- اثیری-۸ فلک آسمانی- و هیولانی -جز زیر قمر-. ابومعشر به پیروی از حرانیان کوشید وجود رابطه میان افلاک آسمانی و جهان متغیر زیر فلک قمر را به اثبات رساند و برای پیوند میان افلاک آسمانی و جز زیرفلک قمر- از دید احکام نجومی پایه علمی بسازد. به گفته ابومعشر- اجسام زمینی می‌توانند به وسیله اجرام فلکی به حرکت درآیند و دچار دگرگونی و استحاله و کون و تباهی شوند و همچنین اجرام فلکی نیز نیروی آن را دارند که بر اجسام ویژه زمینی اثر بگذارند. وی بر پایه این دیدگاه باور داشت که همه معارف منشا ایزدی دارد و نشانه‌های وحی خداوندی در هر دانش به چشم می‌خورد- روح انسانی که از فلک نور ایزدی به زیر فلک قمرفرودآمده- می‌تواند با یاری و میانجیگری افلاک آسمانی و از راه نماز- پرستش و اوراد و اذکار- از یک فلک به فلک بالاتر صعود کرده و سرانجام به خدا متصل شود و بدون توسل به این واسطه‌ها وصول شدنی نیست و این همه از پژوهش و مطالعه در دانش اخترشناسی و احکام آن حاصل می‌گردد.

او باور داشت که درستی و اعتبار احکام اخترشناسی تنها از راه مکتب ارسطویی حرانیان روشن نمی‌شود- بلکه همچنین می‌توان با تکیه بر دقایق تاریخ انتقال علوم در جهان- اجزاء حقیقت را درباره طبیعت که در میان اقوام گوناگون پراکنده‌است- به یک آغاز ایزدی وصل کرد- و بر این پایه احکام اخترشناسی و سحر را سودمندترین دانش‌ها برای انسان می‌دانست. او همچنین بر این باور بود که هر یک از ستارگان در صفات اشیاء و سرنوشت و مقدرات اشخاص اثر داشته و در دگرگونی‌های طبیعی و حتی برخی دگرگونی‌های نفسانی موثرند و آدمی به وسیله دانش احکام اخترشناسی می‌تواند دگرگونی‌های برآمده از ستارگان را پیشگویی کند. ابومعشر در زیج الهزارات- برای سنتهای فرهنگی نوع آدمی- به سبب آنکه برخاسته از وحی است- منشا واحدی قایل شده‌است. ابومعشر با تالیف کتاب الالوف و کتاب‌ها فی بیوت العبادات مایه شهرت بیشتر حرانیان شده‌است. وی گاه به گاه اشاره‌ای به طلسمات می‌کند- ولی به پیشگویی- بیش از دخل و تصرف در آینده- دلبستگی نشان می‌دهد.
گروهی برآنند که دلبستگی و توجه دانشمندان در برابر احکام اخترشناسی در نیمه دوم سده ۲ق/۸م در بغداد- انتقال رساله‌های احکام نجومی ساسانی به جهان اسلام- ورود یک هییت هندی در۱۵۵ق/۷۷۱م به بغداد برای آموزش علوم هندی و کمک در ترجمه نوشته‌های هندی به عربی و جنبش دامنه‌داری که در زمان مامون در ترجمه آثار بیگانه به عربی پیدا شده بود- سبب گردید تا کتاب‌های بنیادی اخترشناسی یونانی- از آن میان المجسطی و کتاب الاربعه۲ بطلمیوس و کتاب‌های دیگر از سریانی و یونانی برگردان و در دسترس دوستداران این دانش قرار گیرد. ابومعشر نیز چنان‌که ذکرشد- از این ترجمه‌ها و آثار آگاهی پیدا کرد و توانست از مطالب آنها در مباحث و موارد گوناگون تالیفات خود بهره گیرد.

شاگردان ابومعشر بلخی

از شاگردان و پیروان ابومعشر می‌توان ابن مازیار -ابن بازیار- محمد بقن عبدالله بن سمعان- عبدالله بن مسرور نصرانی و ابوسعید شاذان بن بحر را نام برد که این یک سخنان ابومعشر را زیر عنوان رازهای دانش النجوم یا مذاکرات شاذان بن بحر گرد آورده‌است.

آثار ابومعشر بلخی

آثار ابومعشر بلخی از دید دربرداشتن بخش‌هایی از نوشته‌های کهنی که اصل آنها از میان رفته- قابل توجه‌است.
الابراج و الطوالع و فواید شتی فی دانش الحساب- در ۱۹۸۷م در بیروت به چاپ رسیده‌است.
بغیه الطالب فی معرفه الضمیر المطلوب و الطالب و المغلوب و الغالب. این کتاب درباره دانش رمل است که بارها در مصر به چاپ رسیده‌است.
القرانات. این کتاب دربرگیرنده ۸مقاله‌است. یوحنا اشبیلی آن را به لاتینی برگردان کرده‌است. این برگردان در ۱۴۸۹م به وسیله ارهارد راتدلت در آوگسبورگ و در ۱۵۱۵م به کوشش یاکوبوس پنتیوس لیوکنسیس در ونیز چاپ شده‌است. از ترجمه پارسی این کتاب چند نسخه خطی در دارالکتب قاهره- کتابخانه ملک و کتابخانه ملی رشت موجود است.

المدخل الکبیر فی علم احکام النجوم. این کتاب مهمترین اثر به جای مانده ابومعشر است و در نزدیک سال ۲۳۵ق نوشته شده‌است. وی در فصل دوم قول نخست کوشیده‌است اعتبار احکام اخترشناسی را به اثبات رساند. تنها بخشی از این اثر منتشر- و گزیده‌هایی از آن نیز در نزدیک سال ۳۷۹ق/۱۰۰۰م به یونانی برگردان شده‌است. در میان ترجمه‌های انبوهی که به زبان لاتینی به عمل آمده- ترجمه یوحنا
اشبیلی مشهورتر است. چاپ تصویری این کتاب در ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م در فرانکفورت منتشر شده‌است. این اثر به زبانهای انگلیسی و آلمانی برگردان شده‌است.
الموالید الصغیر- که چندبار در قاهره به چاپ رسیده‌است. این اثر مشتمل بر ۲ نوشتار و ۱۳فصل است. ۴فصل نخست آن از سحر و احکام اخترشناسی در دوره‌های گوناگون- ۵فصل پس از آن مطالب شگفتی درباره سحر و پیشگویی و ۴فصل آن درباره موالید است.

اصل الاصول- درباره موالید. نسخه‌هایی از آن در کتابخانه ملی- آستان قدس و اسکوربال موجود است.
کتاب الالوف. این کتاب یکی از مهم‌ترین آثار ابومعشر است که اصل آن از میان رفته- ولی احمد بن محمدبن عبدالجلیل سجزی بخش‌هایی از آن را با نام منتخبات کتاب الالوف در فراگیر شاهی و بخشی دیگر را با نام فصل من کتاب الالوف فی اجتماع الکواکب السبعه و مبادی التواریخ به گونه مستقل آورده‌است. بخشی از این کتاب که در آن مطالبی درباره -نسیء- آمده- در منتهی الادراک فی تقاسیم الافلاک- اثر عبدالجبارین محمد خرقی نقل شده‌است.الامطار و الریاح و تغیر الاهویه- که ابومعشر آن را بنا بر روش حکمای هند تالیف کرده‌است و متن اصلی اکنون در دست نیست- بلکه تنها ترجمه لاتینی آن که در ۱۵۰۷م در ونیز به چاپ رسیده- موجود است.

احکام تحویل سنی الموالید. نسخه‌هایی از آن در پاریس و کتابخانه اسکوریال موجود است. سجزی گزیده‌ای از آن را در ۲۳ باب به نام برگزیده کتاب الموالید به زبان عربی فراهم آورده که نسخه‌هایی از آن در کتابخانه ملی تهران و کتابخانه آستان قدس موجود است- وی سپس کتاب گذشته را با اضافاتی مشتمل بر جدول‌های سالنامه و دیگر به زبان پارسی- با نام برهان الکفایه برگردان کرده که در کتابخانه آستان قدس نگهداری می‌شود. این اثر ابومعشر را یوحنا اشبیلی به لاتینی برگردان کرده که در ۱۴۸۹م در آوگسبورگ و در ۱۵۱۵م و در ونیز به چاپ رسیده‌است.
الکدخدا و کتاب الهیلاج. برخی این کتاب را با دو عنوان جداگانه ذکر کرده‌اند- ولی قفطی آن را زیر یک عنوان آورده‌است. واژگان پارسی در این کتاب نشان از آن دارد که مطالب مربوط به آن بازمانده از دوره ساسانی است. یک نسخه خطی از این اثر در کتابخانه نور عثمانیه نگهداری می‌شود.

النکت- یا تحاویل سنی العالم- کتابی است در ۷مقاله که در سده ۵ق/۱۱م به وسیله ابراهیم اخترشناس از عربی به پارسی برگردان شده و در آن از کواکب- اقترانات- طوالع- اسهام و جز آنها بحث شده- نسخه خطی آن در کتابخانه ملی موجود است. این کتاب به وسیله یوحنا اشبیلی با نام فلورس۱ به لاتینی برگردان شده و بدست ارهارد راتدلت در ۱۴۸۹و۱۴۹۵م در آوگسبورگ و به وسیله سسا۲ در ۱۴۸۸ و ۱۵۰۶م در ونیز انتشار یافته‌است.
رازهای دانش النجوم یا مذاکرات شاذان بن بحر. نسخه‌های خطی آن در کتابخانه‌های کمبریج و اسماعیل صایب- نگهداری می‌شود.

منبع :

حوزه

ویکی پدیا

راسخون

انجمن اجتماع اندیشه - تمامی انجمن‌ها ]...
ما را در سایت انجمن اجتماع اندیشه - تمامی انجمن‌ها ] دنبال می کنید

برچسب : ابومعشر, نویسنده : piuc بازدید : 241 تاريخ : يکشنبه 30 مهر 1396 ساعت: 7:42