اواریست گالوااواریست گالوا ریاضیدان و انقلابی فرانسوی بود- گالوا از پیشگامان مطالعه نظریه گروهها است- با کارهای او بود که نقطه عطفی در جبر ایجاد شد و محاسبات اهمیت خود را از دست دادند و به جای آنها مفاهیم و ساختارهایی همانند گروه حلقه و میدان اهمیت پیدا کردند
زندگی اواریست گالوا
اواریست گالوا در 25 اکتبر سال 1811 در بورگلاراین -Bourg la Reine- در نزدیکی شهر پاریس فرانسه متولد شد. پدرش نیکلاس گابریل -Nicolas Gabriel- جمهوریخواه و رییس حزب لیبرال دهکدهشان بود که بعد از مراجعت لویی هیجدهم به تخت- در سال 1814 شهردار شد. مادر گالوا- آدلاید ماری -Adelaide Marie- دختر یک مشاور حقوقی بود و متون لاتین را با فصاحت میخواند و طرفدار تعلیم و تربیت مذهبی و سنتی بود.
در 12 سال اول زندگی- گالوا توسط مادرش تعلیم دید و او زمینهی خوبی از آموزش کلاسیک را به وی منتقل نمود. دوران کودکی اواریست گالوا – ظاهرا دوران خوشی بوده است. در 10 سالگی از کالج راین به وی پذیرش داده شد ولی مادرش ترجیح داد که وی را در خانه نگهدارد. در اکتبر سال 1823 وارد -لوسیه لویی لو گران- گردید. در ترم اول- دانشجویان اعتصاب نموده و از خواندن سرود در مراسم امتناع کردند و 100 نفر از آنان اخراج گردیدند.
اواریست گالوا در دو سال اول مدرسه خوب ظاهر شد و اولین جایزه را نیز تصاحب کرد اما بعدا کمحوصلگی شروع شد و مجبور شد که کلاسهای سال آخر را تکرار نماید و این امر ملال خاطر وی را بدتر کرد. در همین دوره بود که گالوا به ریاضیات علاقهمند شد. او به نسخهای از نوشته لژاندر به نام -اصول هندسه- برخورد کرد که محتوای پر ارزش آن- اصول اقلیدسی هندسه متداول در مدرسه را نقض میکرد. گفته میشود که وی این نوشته را شبیه به یک داستان خواند و در یک مرتبه خواندن بر آن مسلط گردید. کتابهای درس جبر دبیرستان قادر بر برابری با شاهکار لژاندر نبودند لذا گالوا به مقالات علمی لژاندر و آبل روی آورد. در 15 سالگی مطالبی را مطالعه میکرد که برای ریاضیدانان حرفهای نوشته شده بود. این کار باعث عدم اشتیاق به مطالب کلاسی گردید و به نظر میرسد که رغبتهایش به فراگیری مطالب کلاسی از بین رفته باشد. معلمانش او را درک نمیکردند و با تکبر و تبحر وی را طرد مینمودند.
همانگونه که از بعضی از نسخههای خطی او دیده میشود- گالوا در کارهایش نامرتب بود و مایل بود که کارهایش را در مغز خود انجام دهد و تنها نتایج عملیات ذهنی خود را روی کاغذ منتقل میکرد. معلمش ورنیه-Vernier- از او میخواست که به طور منظم کار کند اما گالوا توصیههای او را به دست فراموشی میسپرد. او بدون آمادگی کافی- در امتحانات ورودی مدرسه پلیتکنیک-Ecole Polytechnique- شرکت کرد. گذشتن از این امتحان احتمالا موفقیت او را تضمین میکرد زیرا پلیتکنیک مکان مناسبی برای رشد ریاضیات فرانسه بود اما او موفق نشد. دو دهه بعد تراکوم-Terquem- سردبیر Nouvelles Annales des Mathematiques این شرح را نوشت:
-داوطلبی با نبوغ عالی توسط ممتحنی با استعداد کم رد میشود. زیرا آنها مرا درک نمیکنند. من آدم عجیبی نیستم –
در سال 1828 اواریست گالوا وارد دانشسرای عالی شد که سایه کم رنگی از پلیتکنیک بود و در یک کلاس پیشرفته ریاضیات توسط ریشارد-Richard- شرکت نمود. ایشان نسبت به گالوا نظر کاملا موافقی داشتند. ریشارد دارای این عقیده بود که گالوا بایستی بدون امتحان در پلیتکنیک پذیرفته شود. سال بعد- اولین مقاله گالوا را که نشانی از نبوغ او نداشت درباره کسرهای مسلسل مشاهده کرد. در همین حال گالوا در نظریه معادلات چند جملهایها به کشفیات اساسی دستیافت و برخی از نتایج آن را نیز به آکادمی علوم ارایه نمود. داور کشی-Cauchy- بود که قبلا در مورد رفتار توابع تحت جایگشت متغیرها که موضوع مرکزی نظریه گالوا بود- کارش را به چاپ رسانده بود. کشی مقاله را رد کرد و مقاله دیگری نیز که هشت روز بعد ارایه شد به همین حال دچار شد. نسخههای خطی گم شد و دیگر پیدا نشدند.
در همان حال دو حادثه ناگوار رخ داد. در دوم جولای 1829 پدر اواریست گالوا بعد از یک اختلاف سیاسی با کشیش دهکده- اقدام به خودکشی کرد. چند روز بعد گالوا مجددا برای آخرین فرصت در امتحان ورودی پلیتکنیک شرکت کرد. در و شرحی درباره اینکه او کنترل خود را از دست داده و مداد پاک کنی را به صورت ممتحن خود پرتاب نموده است آمده است. اما مطابق نظر برتراند-Bertrand- این کار صحت نداشت. ممتحن دینه -Dinet- از گالوا خواست که خلاصه لگاریتم حسابی را بنویسد و گالوا اظهار داشت که لگاریتم حسابی وجود ندارد. دینه او را مردود کرد.
در فوریه سال 1830- جهت رقابت در بزرگترین جایزه ریاضی- اواریست گالوا تحقیقات خود را به آکادمی علوم ارایه نمود. قبلا کارش به عنوان کاری بالاتر از ارزش جایزه- داوری شده بود. نسخههای خطی به دبیر کمیته یعنی فوریه-Fourier- داده شد و او آنها را جهت بررسی بیشتر به منزلش برد اما قبل از خواندن آنها فوت کرد و نسخههای خطی- در میان کاغذهایش پیدا نشد. مطابق نوشتههای دوپویی Dupuy- گالوا متوجه شد که گم شدن مکرر نوشتههایش بر اثر تصادف محض نبوده است. او این امر را ناشی از عملکرد جامعهای دانست که در آن افراد نابغه به لحاظ حمایت از افراد معمولی محکوم به طرد و افکار ابدیاند و در این رابطه وی رژیم ستم پیشه بوربون را مورد نکوهش و انتقاد قرار داد.
در سال 1824- چارلز دهم- جانشین لویی هیجدهم شد. در سال 1827 حزب مخالف لیبرال در انتخابات به موفقیتهایی دست یافت و در سال 1830 انتخابات زیادی انجام گرفت که اکثریت را به گروههای مخالف داد. چارلز با تعویض قدرت مواجه شد و در این حال دست به کودتا زد. در 25 جولای فرمان رسوا کننده خود علیه آزادی مطبوعات را صادر کرد. مردم در حالی نبودند که این تشبثات را بپذیرند و سر به شورش برداشتند و این شورش سه روز به طول انجامید که در نتیجهی آن فیلیپ- دوک اورلیان به پادشاهی رسید. در طول این سه روز- در حالی که دانشجویان پلیتکنیک تاریخ را در خیابانها میساختند- گالوا و دانشجویان همکلاساش توسط گین یو-Guignault- رییس دانشسرا زندانی شده بودند. گالوا خشمگین شد و بلافاصله نامهی تندی علیه وی در مجله Gazette des Ecoles همراه با نام کامل خود نوشت. سر دبیر امضای وی را حذف نمود و گالوا به لحاظ نوشتن نامهی بیامضا اخراج گردید. بحث مفصل و جالبی در مورد چگونگی آن در نوشته دوپوی موجود است.
در 13 ژانویه 1831- اواریست گالوابا دایر کردن دورهای در جبر پیشرفته- به عنوان یک معلم خصوصی کار خود را شروع کرد و با موفقیت کمی روبرو شد. در هفدهم ژانویه مقاله دیگری تحت عنوان -شرایط حلپذیری معادلات به وسیله رادیکالها- به آکادمی فرستاد. کشی این بار دیگر در پاریس نبود و پواسون -Poisson- و لاکروآ -Lacroix- به عنوان داور تعیین شده بودند. بعد از دو ماه گالوا جوابی از آنها دریافت نکرد و او طی نامهای به ریاست آکادمی- علت را جویا شد اما از او نیز جوابی نرسید.
اواریست گالوا به توپخانه گارد ملی که تشکیلاتی جمهوریخواه بود پیوست. بعد از مدت کوتاهی افسران آن به دلیل دسیسه چینی دستگیر شدند اما توسط هییت منصفه تبریه گردیدند. توپخانه به دستور شاه منحل گردید. در نهم ماه مه ضیافتی به اعتراض برپا شد که به اقدامات شورشی بیشتری منجر گردید. گالوا در حالی که چاقوی بازی در دست داشت- جامی به سلامتی لویی فیلیپ بلند کرد. دوستان او این کار را تهدیدی علیه جان شاه تلقی کرده- به شدت ابراز احساسات کردند به طوری که رقصکنان به خیابان ریختند. روز بعد گالوا دستگیر شد و در محاکمه به همه چیز اعتراف کرد اما مدعی گردید که سر سلامتی در واقع برای شاه بود -چنانکه او خاین از آب دربیاید– در این موقع سروصدای زیاد- مانع شنیدن آخرین عبارت شده است. هییت منصفه او را تبریه کرد و در روز پانزدهم ژوین آزاد شد.
اواریست گالوا
در چهارم جولای از سرنوشت مقاله اش مطلع شد. پواسون آن را غیر قابل درک بیان نموده بود. گزارش مقاله به طور کامل در آمده است که به صورت زیر پایان می یابد:
-ما تمام تلاش خود را جهت درک اثبات گالوا به کار بردیم. اثبات او به قدر کافی روشن و توسعهیافته برای ما نیست تا نسبت به روش آن داوری کنیم و هیچ عقیدهای درباره آن در این گزارش نمیتوانیم بدهیم. مولف بیان می کند گزارهای که موضوع ویژهای از این مقاله است- قسمتی از یک نظریه عمومی است که مستعد کاربردهای زیادی است. شاید آن بیانکننده این مطلب باشد که قسمتهای مختلف یک نظریه که دو به دو روشنگر یکدیگرند- در حالت جمع راحتتر از حالت مجزا قابل درک میباشند. بنابراین پیشنهاد میکنیم که مولف بایستی تمامی کارهایش را جهت بیان یک نظر معیّن و مشخّص بنویسد. اما نسبت به این قسمتی که در حال حاضر به آکادمی ارایه شده است- نمیتوانیم آن را تایید نماییم.-
در چهاردهم جولای اواریست گالوا در حالی که لباس توپخانه منحل شده را پوشیده- چاقو و تفنگی نیز حمل میکرد در راس تظاهرات جمهوریخواهی ظاهر شد. او در محل پوننوف به اتهام پوشیدن غیرقانونی یونیفورم دستگیر شد و به شش ماه حبس در زندان سنتپلاژی محکوم گردید. اما مدت کوتاهی در ریاضیات خودش کار کرد سپس در شایعه بیماری وبای سال 1832 به یک بیمارستان منتقل گردید و به زودی با قید التزام آزاد گردید.
همراه با آزادیش- او اولین و تنها عشقش را با یک خانم به نام -استفانی د -Stephanie D- تجربه نمود. نام خانوادگی او نامعلوم است و در نسخههای خطی از گالوا که اسمش پاک شده- نوشته شده است. در این میان پرده- اسرار زیادی نهفته است که دارای تاثیر قاطعی در رویدادهای بعدی است. بقایای نامهها نشانگر آن است که گالوا از جانب دختر- طرد شده و او وی را در حالت بدی رها نموده است. در فاصلهای نه چندان دور- گالوا ظاهرا به خاطر رابطهاش با دختر مزبور- به دویل خوانده شد. این بار نیز کم و کیف ماجرا در اسرار پنهان میشود. طرز فکر دیگری و حاکی است دختر مزبور به عنوان وسیلهای جهت حذف یک مخالف سیاسی در یک اقدام ساختگی ظاهرا شرافتمندانه به کار گرفته شد. در تقویت این مطلب- الکساندر دوما -Alexadre Duma- در کتاب خاطراتش روشن میسازد که یکی از طرفهای متخاصم پشو دربنویل -Pecheux D’Herbinville- بود اما دالماس Dalmas- – شواهدی از گزارش پلیسی را میآورد که در آن گزارش شده است که مبارز دیگر جمهوریخواهی- ظاهرا از دوستان انقلابی گالوا بود و دویل دقیقا همانی بود که اتفاق افتاده بود.
مرگ اواریست گالوا
دویل با طپانچه در فاصله 25 متری بود. گالوا از طرف شکم گلوله خورد و بر اثر تورم- روز بعد در سیویکم ماه مه درگذشت. او از انجام مراسم مذهبی توسط کشیش امتناع ورزید و در دوم ژوین 1832 در محل عمومی در گورستان مونـتپارنـاس-Mont parnasse- دفن گردید.
منبع :
دانشنامه رشد
آی هوش
ویکی پدیا
انجمن اجتماع اندیشه - تمامی انجمنها ]...
ما را در سایت انجمن اجتماع اندیشه - تمامی انجمنها ] دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : piuc بازدید : 137 تاريخ : سه شنبه 19 دی 1396 ساعت: 19:57