آرتور ادینگتون با نام کامل آرتور استنلی ادینگتون اخترفیزیکدان انگلیسی و استاد پلومی دانشگاه کمبریج در نیمه نخست سده بیستم بود- توان درخشش ادینگتون یعنی اندازه طبیعی درخشش ستارگان به افتخار این دانشمند- بنام او نام گزاری شدهاست- او بیشتر بخاطر کارهایش در مورد نظریه نسبیت شناخته شده است
زندگی آرتور ادینگتون
آرتور ادینگتون در ۸ ژوین ۱۸۸۲میلادی در کندال- کومبریا انگلستان به دنیا آمد. وی مدارج تحصیلی را به سرعت طی کرد و پس از ورود به دانشگاه- به ریاضیات و نجوم روی آورد.
علاقه و توانایى ادینگتون در ریاضیات و ستارهشناسی باعث ورود وی به رصدخانه گرینویچ شد و بهعنوان دستیار اول- مطالعه جامعی در باب حرکت ستارگان آغاز کرد. ابتدا رسالهای در باب حرکت ستارگان نگاشت و در آن به نشان دادن شکل و حرکت گروه عظیمی از ستارگان راه شیری پرداخت. وی سه سال بعد در سال ۱۹۱۰م در کتابی با عنوان -حرکتهای نظامپذیر ستارگان- اطلاعات مربوط به اندازه- موقعیت و حرکت بیش از شش هزار ستاره را جمعآوری و تحلیل کرد. ادینگتون در ۳۱ سالگی به مقام استادی ستارهشناسی رسید و سال بعد عضو انجمن سلطنتی و مدیر رصدخانه کمبریج شد. این آغازی بر دورهای دیگر از مطالعات وی در زمینه تغییرات عرض جغرافیایى و تحقیق در باب ساختار نظری درون ستارگان بود. آرتور ادینگتون در کتاب خود به نام -در باب تعادل تشعشعی ستارگان- مفاهیمی را بیان کرد که نه تنها از نسبت میان جرم و درخشندگی ستاره حاصل شده بود- بلکه در نهایت به درکی از واکنشهای اتمی متفاوتی منتهی میشد که در انواع مختلف ستارگان نور و گرما تولید میکرد.
او بیشتر بخاطر کارهایش در مورد نظریه نسبیت شناخته شدهاست. ادینگتون نوشتارها و سخنرانیهای بسیاری دارد که نظریه نسبیت عام انیشتن را با مقالهها و گفتارهای علمی خود به جامعه انگلیسیزبان معرفی میکند و در باره روشنسازی آنها توضیح میدهد. ادینگتون همچنین در فیزیک- ریاضی- و بویژه فلسفه علوم متبحر و یک مبلغ علم و دانش بود. در جنگ جهانی اول بسیاری از رشتههای ارتباط علمی و تحولات تازه علوم در آلمان را که در آن زمان در انگلستان به خوبی شناخته شده نبود معرفی کرد.
در جریان خورشیدگرفتگی کامل ۲۹ مه ۱۹۱۹- ادینگتون یک گردش علمی بزرگ براه انداخت و کوشید که از این رویداد بهرهگیریهای دانشی کند. او مقالههای دانشی زیادی قبل و بعد از این رویداد در باره آن منتشر کرد.
او با نظریههای سوبرامانیان چاندراسخار- که در آن زمان یکی از شاگردان او در دانشگاه کمبریج بود- در مورد محاسباتی که بالاخره به اثبات وجود سیاهچالهها انجامید مخالف بود و کارهای او را به گونه سخت گیرانهای رد کرد. ادینگتون نمیتوانست بپذیرد که تنها مشتقهای ریاضی سبب عواقبی برای دنیای واقعی باشند. بعدها چاندراسخار این رفتار را بی رحمانه- دگماتیک- و نژادپرستانه خواند. او زیاد شناخته نشد به دلیل اینکه باقی عمرش را روی دینش کار کرد و تحقیقاتی در این زمینه انجام داد و او علاقه ای به مشهور شدن نداشت.
زندگی علمی ادینگتون را بهطور خلاصه به این صورت میتوان بیان کرد که با اعداد آغاز شد و با اعداد به پایان رسانید و در دوره میان این دو- احاطه علمی چندجانبه و شگفتانگیزی از خود نشان داد.
مرگ
سرآرتور استنلی ادینگتون سرانجام پس از دو سال تحمل بیماری سرطان در سن ۶۲ سالگی به تاریخ ۲۲ نوامبر سال ۱۹۴۴م درگذشت.
ساشمار زندگی آرتور ادینگتون
1882 28 دسامبر سال 1882 در کندال- کومبریا- به دنیا آمد. دوران کودکی و تحصیلات اولیه اش را در وستون سوپرمر در سامرست پشت سر گذاشت.
1898 وارد دانشکده اون- دانشگاه منچستر می شود و در رشته فیزیک مشغول تحصیل می گردد.
1902 موفق به دریافت بورسیه برای تحصیل در رشته ریاضی در دانشکده ترنتیتیدانشگاه کمبریچ می شود.
1904 با عنوان دانشجوی ممتاز از رشته ریاضی این دانشکده فارغ التحصیل می شود.
1906 دستیار اول رصدخانه سلطنتی گرینویچ می شود و روی حرکات ستاره ای شروع به کار می کند.
1907 به عضویت هیات علمی دانشکده ترینیتی در می آید.
1912 یک گروه تحقیقاتی را برای مشاهده یک کسوف به برزیل می برد.
1913 به عنوان استاد ستاره شناسی دانشگاه کمبریج انتخاب می شود.
1914 مسیول رصدخانه کمبریج می شود. به عضویت انجمن سلطنتی پذیرفته می شود. بر اساس کارهایش در رصدخانه سلطنتی- کتاب حرکات ستاره ای و ساختار جهان را منتشر می کند.
1916 کار درباره ترکیب ستارگان را شروع می کند. او ادعا می کند که تشعشات ستاره ای- انرژی را از مرکز ستاره دور می کنند و اینکه تشعشع نقش مهمی در حفظ تعادل ستاره ای دارد.
1918 به فرضیه نسبیت آلبرت انیشتین -1955 ـ 1879- علاقمند می شود. کتاب گزارشی درباره نظریه نسبیت نیروی جاذبه را منتشر می کند.
1919 با اینکه مقرش رصدخانه دانشگاه کمبریج است ولی به همراه یک گروه تحقیقاتی ستاره شناسان رصدخانه سلطنتی عازم جزیره پریسیب کامرون- در ساحل غربی آفریقا- می شود. در 29 مه قرار است کسوفی رخ دهد و او همراه این گروه برای رصد کردن آن محل می رود. این کسوف فرصت مناسبی برای آزمایش نظریه آلبرت انیشتین می باشد که معتقد است پرتوهای نور تحت تاثیر جاذبه قرار می گیرد. مشاهدات این ستاره شناسان اولین شواهد رصدخانه ای در اثبات نظریه نسبیت عام را فراهم می کند.
1920 فضا- زمان- جاذبه کتابی برای توجیه خوانندگان عادی را منتشر می سازد.
1921 به ریاست انجمن ستاره شناسی سلطنتی انتخاب می گردد. این دوره بمدت 2 سال است.
1923 نظریه ریاضی نسبیت را منتشر می کند.
1924 کارش را در مورد ارتباط جرم و تابندگی ستارگان ارایه می دهد. این مساله باعث تجدید نظر کلی در نظرات تکاملی ستارگان می شود. وی همچنین در این سال موفق به دیافت مدال طلای انجمن ستاره شناسی سلطنتی بخاطر کارش در مورد سحابی های برون کهکشانی و کهکشانها- می شود.
1926 کار وی در مورد ساختار ستارگان در کتاب با نفوذش با نام اجزا- درونی ستارگان منتشر می شود. وی اولین ستاره شناسی است که در مورد ارتباط جرم و تشعشع حاصله سخن گفته است. وی همچنین نظریه تپش ستاره های متغیر قیفاوسی -اینکه بعضی ستاره ها بخاطر فشار درونی منبسط و منقبض می شوند- را ارایه می کند. نظریه دیگرش این است که کوتوله های سفید -ستاره هایی که بر اثر جاذبه از بین رفته اند- ممکن است خیلی متراکم باشند.
1927 کتاب ستارگان و اتمها که برای مخاطب معمولی نوشته شده است را منتشر می کند.
1928 کتاب طبیعت دنیای مادی را برای مخاطبان عادی منتشر می کند.
1930 عنوان شوالیه را از شاه جورج پنجم دریافت می کند.
1933 کتاب جهان در حال انبساط وی کارهای ادوین هابل -1953 ـ 1889– ستاره شناس آمریکایی- و دیگران را در مورد انبساط جهان- برای عموم مردم قابل فهم می کند.
1938 از دست شاه جورج ششم- نشان لیاقت دریافت می کند و به سمت رییس اتحادیه بین المللی ستاره شناسی منصوب می شود.
1944 عمل جراحی وی موثر واقع نمی شود و در 22 نوامبر از دنیا می رود.
1946 کتاب نظریه بنیادین وی بعد از مرگش منتشر می شود.
1947 انجمن سلطنتی ستاره شناسی- از این سال به بعد به هر کار ارزشمند ستاره شناسی نظری مدال ادینگتون اعطا می کند.
منبع :
دنیای اقتصاد
دانشجو
ویکی پدیا
انجمن اجتماع اندیشه - تمامی انجمنها ]...
ما را در سایت انجمن اجتماع اندیشه - تمامی انجمنها ] دنبال می کنید